تبدیل

برای خودم مینویسم اینجا...تا حواسم باشد دارم چه کار می کنم

تبدیل

برای خودم مینویسم اینجا...تا حواسم باشد دارم چه کار می کنم

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۷
ارديبهشت


سرمای ساعت 6 صبح به جانم چنگ می اندازد و کولر را خاموش نمیکنم. به سوی تو خیز برمیدارم و توی پتوی همیشه همراهم گم می شوم. خوابهای آشفته ام را مرور میکنم و میفهمم دارم اشتباه می زنم، تو را ولی هنوز عاشقم. توی دستهایم ها میکنم و به آنچه ک هست خو میگیرم، شبیه همان روزهایی ک مرا ب اینجایی رساند که هستم. هشدار هفت و نیم صبح را خاموش میکنم و رویایی ک فصل آخر این دغدغه را به دوش می کشد، به نیم ساعت با تو بودن دعوت میکنم. خودم را به دانشمندی ک نیست می رسانم؛ و برای درو به دستان توانای او پناه می برم. مسافر را گوش می سپارم و شور سفر را در دلم بیدار می کنم و به آنچه ک انتخاب کردم، به آن سهمی که برداشتم و آن سهمی که می خواهم متعهد می شوم. درست ک این روزها آرام ندارم ولی، یادت باشد چقدر دوستت دارم و از خداوند خدا برای تو تاب و عشق و نور می خواهم.

  • negar at
۲۶
ارديبهشت


به یاد تو، دنیای شلوغ اطرافم را فاکتور میگیرم، درست وسط پرانتزم مینشینم، عطرت را در آغوش میگیرم و تمامش را با هوایت پر میکنم. سراغ از بابای جانم میگیرمو و همراه بچه ها برای تنیس نمیروم. شبیه آنهایی که هیچی از آن چیز سر در نمی آورند، از آن گروه لعنتی لفت می دهم و تلگرامِ همیشه خاموشم را می بندم.  با خودم میگویم های مردم غافل، کاش میدانستیم آنچه می خواهیم کجاست... و روی تختم لم می دهم. با بومیان رنگین پای میکوبم و جاری می شوم، از خدای زمین نیرو می خواهم، قد میکشم، گرم میشود دلم و به نام او به سوی تو پر میکشم. با لالایی آن شمن بیدار می شوم، او را توی نگاه مشتاق و گرم تو می خوانم و اشک میشوم. تو را سپاس می گویم و او را در آغوش میکشم.

 

  • negar at
۲۶
ارديبهشت


سوم شخص مفرد عزیزم سلام. نوشتنم را به یاد تو آغاز می کنم. تویی که روزهایم از نبودنت به تنگ آمده. هرکجا که هستی لطفا زودتر برگرد. سالم و صحیح. عزیزیِ عزیز را میبینم هر سشنبه و تو یادم می آیی هنوز. تویی که قدر او خوب ماندی و ارجینال. تویی که شبیه اون قدرشناسی و گوهرشناس. تویی که زیباییِ توی خطوط میانسالی ات هم مینشیند به دلم و سرت را روی پاهایم که می گذاری دنیا به خواب می رود. شب و روزت بخیر نازنینم. ممنون توام که وجودت به حرف میکشد مرا و باور می کنم که هستم. خداوند خدا نگهدارت جان دل. زود برگرد محبوبم، زود.

 

  • negar at