تشخیـص
يكشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۴، ۰۷:۳۲ ب.ظ
چشمانم را می بندم و نگاه تو یادم می آید و لبخندت. خشم و غرورت، عشق و فداکاری ات... تو را مرور می کنم و خودم را توی آیینه. دیگر دوستت نخواهم داشت، دست خودم هم نیست من این چشم ها را بیشتر از تو می شناسم و می دانم به کجا می رود. خدانگهدارت غریبه، تو را به گذشتگان، خودم را به آیندگان بخشیدم.
- ۹۴/۱۱/۱۸