سی: پیکان
به یاد تو ؛
میدونم خسته ای دختر... ولی خیلی روش کار کردیم... حقتو ازش بگیر. بخاطر خدا، رهاش نکن! جسور باش، این تنها راه برداشت بذریه که یه روز باهم کاشتیم.
میدونم یه روز درگیر فکر فرار و انزجاری، و یه روز دیگه درگیر شک و انفجار، ولی یادت بیاد! ما با هدف و برنامه داریم میریم جلو و خدا هم راه مونه! بدون خوب فکر همه جاشو کردم، مطمئن باش تو این روزای شمارش معکوس گزینه ی بهتر از اینی روی میز نیس! پس با "سی" میریم جلو و به نظم و حکمت بکر و هیجان انگیز خالق هستی مومن میمونیم.
حواست باشه به هوا و هوس آسمون، زمین خوبتو زیر پا له نکنی، قدر هست و نیستت رو بدون و تعادل و سپاسگذاری رو روش و منشت، و لااقل تلاشت قرار بده جانم!
قول میدم شهریور ماه پرهیز و ورزش بیشترمون باشه، پس قول بده این شمارش معکوس، جسم و فکرتُ تغذیه کنی تا سرپا بمونه! درضمن به برنامه ی اون اگه دل ببندی به برنامه ی خودمون پشت کردی، مبادا بتونی خودتو گول بزنی!
دور باش از "حس نفرین شده" ای که پارسال همین موقع ها یکهو روی سرت هوار شد! نمیتونیم دوبار از یه سوراخ گزیده باشیم! این حس رو دیگه شناختی، پس ریشه شو بکن؛ فلجش کن، 5 دقیقه درگیر مسئولیت هات شو و اگه خوشت اومد ادامه بده و حتما که خوشت میاد! این حسّ کُشنده رو با بی توجهی هلاکش کن..ما هنوز نیاز داریم زنده بمونیم.
حواست باشه که رو لبه ی تیغیم... چون هرکاری لازم بود کردیم و نوبت نتیجه داره میرسه..فقط جمعبندی و مرور و تثبیت، با عنصر ایمان و پشتکار و نظم لازم داریم. تمام توان و تعهدت رو به خدمت بگیر که خط پایان جلو رومونه جانِ دلم. هوشمندانه و متعهدانه قدم بردار که قافیه ی بُرده رو نمیتونیم ببازیم.
- ۹۴/۰۴/۱۶