تبدیل

برای خودم مینویسم اینجا...تا حواسم باشد دارم چه کار می کنم

تبدیل

برای خودم مینویسم اینجا...تا حواسم باشد دارم چه کار می کنم

۲۸
شهریور


منبع: "انسان الکامل" از عزیزالدین نسفی

  • negar at
۲۸
شهریور

به یاد تو ؛

یادم هست وقتی فقط پنج سالم بود برای ده ساله ها مثال می شدم. وقتی پانزده سالم شد باور نمی کردند که بیست و دو سالم نیست! الان توی دلِ بیست و سه سالگی هنوز به اندازه ی یک زن جوان و در اوجِ سی ساله، کامل و قوی و دلخواه! نیستم و این یعنی رکود! این یعنی برای اهداف چند سال آینده، باید دنیایی جدید به مرکزیت خودم بسازم و به ذات خلاقم مجال بروز و آفرینش ببخشم. این یعنی برای تغییر و تحول آماده ام؛ هرچند یادم نیاید کی برای آخرین بار "رادا" را در آغوش گرفتم و هرچند ندانم کی به "تو" خواهم پیوست...


  • negar at
۲۵
شهریور

به یاد تو ؛

سفره ای رنگارنگ چیدی و بدانی یا ندانی میخواهی مرا به گیج حسی و عاقبت بی حسی بکشانی و می دانی! آخر مرا نیازمند و تابع حس خانه خراب خود می خواهی. و من همانی ام که یک عمر مرا "صاحب-حس" خواهی شناخت.

آیا برابرند آنها که می فهمند و آنها که نمی خواهند بفهمند؟

  • negar at
۲۱
شهریور

یادم باشد:

شاید بین من و آنچه که باید، فقط به اندازه ی قدری اعتماد و درنگ فاصله هست!

هر چیزی که بوسیله ی قانون الهی به من تعلق دارد، به لطف الهی و به وسیله ی شیوه ی کاملی به من می رسد.

برنامه ی الهیِ زندگی من را نمی توان تحریف کرد. این برنامه، تحریف ناپذیر و شکست ناپذیر است. این برنامه، فقط منتظر درک و شناخت من است!

 


یادمان باشد:

حسرت داشته های دیگران را خوردن، حرکت در جهت ترحم به خود است.

حسرت، ارمغانی جز نفرت، حسادت، ترس، اهانت و بی اعتمادی ندارد.

اقدام مهم تر از داشتن، و تجربه کردن مهم تر از مالک بودن است.

تا زمانی که استحقاق مالکیت چیزی را ندارید، آن را نخواهید!

 

  • negar at
۱۸
شهریور


1 و 2: هدیه ای از خودم، برای خودم.

  • negar at
۱۷
شهریور


دلم برایت تنگ است...همین؛

  • negar at